در صنعت ساختوساز، کارفرمایان برای اجرای پروژهها با مدلهای مختلفی از قرارداد مواجه میشوند. یکی از متداولترین و البته حساسترین انواع قرارداد، مدل کلید در دست (Turnkey) یا EPC (طراحی، تأمین، اجرا) است. در این روش، مسئولیت کامل طراحی، تهیه مصالح و اجرای پروژه بر عهده پیمانکار واحد قرار میگیرد تا در پایان، پروژهای آماده بهرهبرداری به کارفرما تحویل دهد. اما آیا این روش برای هر پروژهای مناسب است؟
قرارداد کلید در دست چیست؟
در این مدل، پیمانکار موظف است تمامی مراحل از طراحی مفهومی، نقشهبرداری، دریافت مجوزها، تأمین مصالح و تجهیزات، تا ساخت و راهاندازی نهایی را انجام دهد. پس از اتمام پروژه، تنها کاری که کارفرما انجام میدهد، «تحویل گرفتن کلید» است.
مزایای قرارداد کلید در دست
- کاهش پیچیدگی برای کارفرما: دیگر نیازی به درگیر شدن با دهها پیمانکار جزئی و تیم طراحی نیست.
- یکپارچگی مسئولیت: همه چیز برعهده یک تیم واحد است؛ کاهش اختلافات و ناهماهنگیها
- کنترل بهتر زمان و هزینه: چون طراحی و اجرا در یک تیم است، تأخیر یا دوبارهکاری کمتر خواهد بود
- شفافیت قرارداد و نتیجه نهایی: اهداف، زمان تحویل، بودجه و خروجی نهایی از ابتدا مشخص است
معایب و چالشها
- کنترل محدود کارفرما: ممکن است کارفرما نتواند در جزئیات فنی یا انتخاب مصالح ورود مؤثر داشته باشد
- وابستگی کامل به عملکرد پیمانکار: اگر پیمانکار ضعیف باشد، اصلاحات سختتر خواهد بود
- هزینه بالاتر در پروژههای کوچک: این مدل برای پروژههای کوچک یا متغیر ممکن است مقرونبهصرفه نباشد
چه زمانی این مدل مناسب است؟
- در پروژههای بزرگ، صنعتی و پیچیده با اجزای فنی چندگانه (مثل پروژه نیروگاهی یا پتروشیمی)
- وقتی کارفرما تجربه یا منابع کافی برای مدیریت پروژه ندارد
- در شرایطی که زمان تحویل مشخص و غیرقابل تغییر است (مثل آمادهسازی برای بهرهبرداری خاص یا سرمایهگذاری خارجی)
- در پروژههایی که نیاز به هماهنگی دقیق میان طراحی، تأمین و اجرا وجود دارد
تجربه شرکتهای متخصص
شرکتهایی مانند فردا انرژی هیرادان با داشتن دپارتمانهای طراحی، اجرا، خرید تجهیزات و مدیریت پروژه، توان ارائه خدمات EPC و Turnkey را در مقیاسهای بزرگ دارند و میتوانند ریسک کارفرما را کاهش دهند.
جمعبندی
قرارداد کلید در دست یک گزینه حرفهای برای مدیریت پیچیدگی، هزینه و زمان است — اما تنها در صورتی که پیمانکار، تجربه، ساختار و تخصص لازم را داشته باشد. انتخاب درست این مدل میتواند پروژه را از یک مسیر دشوار، به مسیری روان و قابل کنترل تبدیل کند.